همسایه ها زاغ سیاه شوهرم را چوب می زدند و برایم خبر می آوردند که هر موقع برای دیدن پدر و مادرم به شهرستان می روم، او زنان خیابانی را به خانه می آورد. این موضوع خیلی مرا عذاب می داد اما چون آشنایی من و بهزاد نیز از یک دوستی خیابانی شروع شده بود و خانواده ام از اول با ازدواج ما مخالف بودند، نمی توانستم چیزی بگویم و حرفی بزنم.
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
ثبت نام دانشگاه و مدارس | 0 | 446 | bhrprn |
ثبت نام تيزهوشان - اعلام نتايج تيزهوشان | 0 | 249 | bhrprn |
زبان اهل بهشت و جهنم چگونه است | 0 | 429 | rezahs |